اینجا ایران است ...!

از همین دور و برها ...!

اینجا ایران است ...!

از همین دور و برها ...!

اینجا ایران است ...!

چشمها را باید شست ... جور دیگر باید دید ...
جور دیگر باید زیست!!!

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۶/۳۰
    98
  • ۹۸/۰۶/۲۸
    97
  • ۹۷/۱۲/۰۸
    96
  • ۹۷/۱۱/۲۹
    95
  • ۹۷/۱۱/۲۵
    94
  • ۹۷/۱۱/۱۷
    93
  • ۹۷/۱۱/۱۶
    92
  • ۹۷/۱۱/۱۵
    91
  • ۹۷/۱۱/۰۸
    90
  • ۹۷/۱۱/۰۸
    89
آخرین نظرات
  • ۳۰ شهریور ۹۸، ۱۰:۵۶ - 00:00 :.
    :(
  • ۲۸ شهریور ۹۸، ۱۱:۰۴ - 00:00 :.
    :)
  • ۹ اسفند ۹۷، ۲۱:۰۰ - 00:00 :.
    :/
  • ۲۵ بهمن ۹۷، ۱۸:۱۲ - 00:00 :.
    :/

۳۵ مطلب با موضوع «کار مردم» ثبت شده است


یکسری سازمان داریم ...!


حتی نصف سر و صدایی که بنام "خدمت به مردم" می کنند، حتی نیمی از کارهایی را که می گویند "برای رفاه مردم" انجام می دهند، انجام نمی دهند!!! تمام فعالیتهایشان فقط برای بزرگنمایی سازمان با اخبار نیمی دروغ - نیمی واقعی است... فقط اخبارشان را با دروغ "خدمت به مردم" بزرگ می کنند....


پ.ن: دیده ام / می بینم که به این صراحت می گویم ...!!!


  • یک ایرانی


یک کادر درمانی داریم ...!


- همین دکتری که اینهمه بیمار در این بیمارستان منتظر آمدنش هستند، مطبش در خیابان ... است و برای ویزیت هر بیمار 45 هزار تومان می گیرد! می دانی چرا اینجا، اینقدر هزینه اش کم است و تقریبا 10 درصد ویزیت مطب شخصی اش را می گیرد؟»

- نه والا!

- در بیمارستان دولتی بیماران موش آزمایشگاهی رزیدنتها هستند! دکتر خیلی که لطف کند فقط گاهی غلطِ کار رزیدنتهای تازه کارش را می گیرد!!! اگر درمان دردت را می خواهی برو مطبش!!!


پ.ن:  :-| o_O



  • یک ایرانی


یک شهردار گرامی داریم ...!


عزیز است و والا مقام است و سردار ...!! و سالهاست شعار حل مشکل ترافیک و به مثابه آن، حل مشکل آلودگی هوا می دهد اماااااا

اگر یک نظارت معمولی بر ناوگان حمل و نقل عمومی درون شهری بکند، متوجه خواهد شد فقط و فقط با رفع مشکلات فنی اتوبوسهای شرکت واحد، نیمی از مشکل آلودگی هوا در پایتخت کاملا حل خواهد شد!


پ.ن: چشم انتظار شعارهای کاندیداتوری ایشان و دیگر رقیبانش در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده هستیم؛ وعده های بی عمل دلخوش کُنَک!!!


  • یک ایرانی


یک اورژانس داریم ...!

گردن درد ناگهانی راهمان را به اورژانس بیمارستانی باز کرد. در اورژانس و در تختهای کناری من، همه جور بیماری پیدا میشد؛ از بیماری که سکته مغزی کرده بود گرفته تا خانم جوانی که بازویش را هنگام کار با سنگ فرز بشدت مجروح کرده بود تااااا انواع و اقسام بیماریهای ناگهانی احتمالا میکروبی و بیماران تصادفی و معتاد و ....!!!

دو سه ساعتی بودیم و بعد با اعصاب خردی شدید و شوک ناشی از دیدن ناگهانی زخم وحشتناک خانم مجروح و فریادهای دادخواهانه دیگر بیماران بخصوص تصادفی ها به خانه برگشتیم!

سرماخوردگی بسیار شدیدمان هم از فردای همان شب مراجعه به اورژانس بروز کرد و شد نور علی نور!!!


پ. ن: نمی دانم فقط اورژانس در کشور ماست که همه جور مریض با بیماریهای مختلف و احتمالا واگیر، مجبورند چند ساعتی با ریسک سرایت بیماری به دیگران در کنار هم منتظر دریافت خدمات پزشکی تحمل کنند یا این مشکل کل اورژانسهای دنیاست؟!


  • یک ایرانی

 یک رسم خوب/ناخوب داریم ...!


نه! می خواهم بدانم وقتی می روند آمار مطالعه در می آورند و اعلام می کنند:  "سرانه مطالعه در ایران پایین است." دقیقا کجا می روند و آمار در می آورند؟! 

آقاجان ما یک پیشنهاد داریم برای مسئولین فرهنگی کشورمان، بخصوص برای آنهایی که آمار کتابخوانها و کتاب خواندن و در کل، سرانه مطالعه در کشورمان را در می آورند!

وقت محاسبه سرانه مطالعه، حتما حتما در ساعات کاری به ادارات ، سازمانها و ... تشریف بیاورید و ببینید چقدر سرانه مطالعه میان کارمندان مخلص و خدمتگزار بالاست! اینقدر دوستان اهل مطالعه هستند که کار مردم را تعطیل کرده اند و فقط کتاب می خوانند!!!

مطمئنم در صورت عمل به پیشنهاد اینجانب، خواهید دید که در بالا بودن سرانه مطالعه، در میان همه کشورهای جهان رکورد خواهیم زد!!!


پی نوشت: هعی ی ی ی ی ....



  • یک ایرانی


یک شهر داریم ...!

شهردار محترمش هزار جور تز و ایده تخصصی و فوق تخصصی(!) برای کاهش ترافیک و کم شدن آلودگی هوا دارد اما ناوگان حمل و نقل عمومی اش را که در همین زمینه، نیازمند رسیدگی و ترمیم اساسی است، فراموش کرده است! 

پ.ن: شهردار عزیز! "بیایید از خودمان شروع کنیم" را مدنظر قرار بدهید بهتر است تا پرداختن به "پروژه خط سفید" ...


  • یک ایرانی


یک شهر داریم ...!

مالیده شدن دو خودرو مگان و پیکان در وسط یکی از بزرگراههایش و توقف ناگهانی آنها، همین امروز صبح باعث شد پنجاه شصت متر عقبتر، 4 خودرو دیگر با هم تصادف کنند! جالبترین بخش ماجرا این بود که مگان و پیکان خود را به لاین کندرو کشیده و پس از دقایقی مصالحه کردند و رفتند اما آن 4 خودرو و راننده هایشان همچنان ....!

پ.ن: مقصر که بود؟! راننده مگان، پیکان یا پنجاه شصت متر عقبتر و همان خودرویی که پس از دیدن ازدحام ناگهانی پس از این تصادف جزیی در بزرگراه، با توقف ناگهانی باعث شده 3 خودرو دیگر به هم برخورد کنند؟!


  • یک ایرانی


یک هم سرویسی داریم ...!

علیرغم چهره متکبر هر روزه اش، علیرغم بی تفاوتی اش، علیرغم چهره بی روح و متفاوتی که در این پنج سال کارمندی از او شناختم، چنان با مهربانی، دست و صورت پیرمرد موتور سوار تصادف کرده را می شست و دست و پایش را می مالید تا حالش بهتر شود که اشک به چشمهایم دوید ....!

پ.ن: مسن است با ظاهر خیلی شسته رُفته. هم سرویسی مان نیست اما همانجایی که من صبحها منتظر رسیدن سرویس اداره ام می مانم، او هم منتظر آمدن سرویسش می ایستد و تا وقتی ماشین برسد، سیگار دود می کند. همیشه فکر می کردم آدمی متکبر و مغروری است که توجهی به پیرامونش ندارد اما .... اما وقتی پیرمرد تصادف کرده بود و خیلی ها داشتند به منظره تصادف نگاه می کردند و خیلی ها بی توجه به گوشی شان مشغول بودند تنها او ....!

زود قضاوت نکنید!


  • یک ایرانی


یک اداره داریم ...!
خدا جان می بینی؟‍! این تصویری که بصورت سراسری روی دسکتاپهای سازمان قرار گرفته، نشان می هد که چرا من از انجام کار ارباب رجوعهای بینوا مدام در می مانم!!!
پس لطفا عنایتت را به من بیشتر کن که اینقدر بخاطر رفع و رجوع خواسته های خودم، نگاهم به بالا نباشد و آن پایینترها/ آنجاهایی که ارباب رجوعها منتظر حرکت من برای حل مشکلشان هستند را هم ببینم!

پ.ن: ممنون خدا جان! :)


  • یک ایرانی


یک اداره داریم ...!

ساعت ناهار است و ما بجای رفتن به سلف سرویس، از خود گذشتگی کرده و برای اینکه اتاق خالی نماند، داریم پشت میزمان غذا می خوریم!

که ناگهان در اتاق باز می شود، ارباب رجوع تا وسط اتاق و تا نزدیک میز من می آید، دودل است، نگاهی به ظرف غذایمان می اندازد و محتویاتش را برانداز می کند، چند لحظه جویدن(!) و قورت دادن(!) دوستان را تماشا می کند، مِن و مِن می کند، نگاهش به سمت در اتاق بر می گردد، باز به ظرف غذایمان نگاه می کند و .... (این حرکات از نو تکرار می شود!)

می پرسم: امری دارید بتوانیم کمک کنیم؟

می گوید: اگر اشکالی ندارد، همین جا صبر می کنم تا غذایتان تمام شود!!!

و  وسط اتاق پرونده به دست می ایستد و دوباره زل می زند ....!!!

پ.ن: :|


  • یک ایرانی