65
يكشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۰۵ ب.ظ
یک اداره داریم ...!
امروز دعوا شد!!! بین دوتا از خانمهای خیلی با فرهنگ (!) روابط عمومی که ادعای مدرک کارشناس ارشدی شان گوش فلک را کر کرده! گزیده ای از مکالمات را (باصدای بلند و ترجیحا با فریاد!) در ادامه بخوانید:
- من نمی تونم درکت کنم! کلا نفهمی! همش روی اعصابی! نمی تونم تحملت کنم چون نمی دونم حرفت چیه!
*عهههههههههه؟! اتفاقا این منم که نمی تونم تو رو تحمل کنم!
- کلا نه من، هیشکی نمی تونه تو رو تحمل کنه!
* فکر کردی! منم نمی تونم تو رو تحمل کنم!
-وراج نفهم! حتی توی دوستی هم معامله می کنی!
* عههههههههههه تو چی؟! خودتی! تو که بیشتر معامله می کنی!
* عههههههههههه تو چی؟! خودتی! تو که بیشتر معامله می کنی!
.
.
.
و این داستان تا اینجا ادامه یافت که:
- وقتی خودتو می زنی به نفهمی دلم می خواد جفت پا بیام تو مخت!
*اتفاقا منم وقتی نمی فهمم (!!!) دلم می خواد بیام توی مخ تو!!!
پ.ن: حرمتها شکسته شد و ..... حالا هر دوتایشان می خواهند از روابط عمومی بروند!!!!
- ۹۴/۰۶/۲۲