اینجا ایران است ...!

از همین دور و برها ...!

اینجا ایران است ...!

از همین دور و برها ...!

اینجا ایران است ...!

چشمها را باید شست ... جور دیگر باید دید ...
جور دیگر باید زیست!!!

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۶/۳۰
    98
  • ۹۸/۰۶/۲۸
    97
  • ۹۷/۱۲/۰۸
    96
  • ۹۷/۱۱/۲۹
    95
  • ۹۷/۱۱/۲۵
    94
  • ۹۷/۱۱/۱۷
    93
  • ۹۷/۱۱/۱۶
    92
  • ۹۷/۱۱/۱۵
    91
  • ۹۷/۱۱/۰۸
    90
  • ۹۷/۱۱/۰۸
    89
آخرین نظرات
  • ۳۰ شهریور ۹۸، ۱۰:۵۶ - 00:00 :.
    :(
  • ۲۸ شهریور ۹۸، ۱۱:۰۴ - 00:00 :.
    :)
  • ۹ اسفند ۹۷، ۲۱:۰۰ - 00:00 :.
    :/
  • ۲۵ بهمن ۹۷، ۱۸:۱۲ - 00:00 :.
    :/

۴۵ مطلب با موضوع «مردم» ثبت شده است


یک اداره داریم ...!
خدا جان می بینی؟‍! این تصویری که بصورت سراسری روی دسکتاپهای سازمان قرار گرفته، نشان می هد که چرا من از انجام کار ارباب رجوعهای بینوا مدام در می مانم!!!
پس لطفا عنایتت را به من بیشتر کن که اینقدر بخاطر رفع و رجوع خواسته های خودم، نگاهم به بالا نباشد و آن پایینترها/ آنجاهایی که ارباب رجوعها منتظر حرکت من برای حل مشکلشان هستند را هم ببینم!

پ.ن: ممنون خدا جان! :)


  • یک ایرانی


یک اداره داریم ...!

ساعت ناهار است و ما بجای رفتن به سلف سرویس، از خود گذشتگی کرده و برای اینکه اتاق خالی نماند، داریم پشت میزمان غذا می خوریم!

که ناگهان در اتاق باز می شود، ارباب رجوع تا وسط اتاق و تا نزدیک میز من می آید، دودل است، نگاهی به ظرف غذایمان می اندازد و محتویاتش را برانداز می کند، چند لحظه جویدن(!) و قورت دادن(!) دوستان را تماشا می کند، مِن و مِن می کند، نگاهش به سمت در اتاق بر می گردد، باز به ظرف غذایمان نگاه می کند و .... (این حرکات از نو تکرار می شود!)

می پرسم: امری دارید بتوانیم کمک کنیم؟

می گوید: اگر اشکالی ندارد، همین جا صبر می کنم تا غذایتان تمام شود!!!

و  وسط اتاق پرونده به دست می ایستد و دوباره زل می زند ....!!!

پ.ن: :|


  • یک ایرانی


یک شهرداری محترم داریم ...!

سالهاست شعار مقابله با بحران می دهد، وعده تعامل با سازمانهای خدمات رسان برای کمک به مردم در زمان بحران می دهد، مانور آتش سوزی و زلزله و هزار دنگ و فنگ دهان پرکن برگزار می کند اما ..... اما چند دقیقه بارش پیش بینی نشده باران در شهر مساوی است با یک هفته تلاشش برای جست و جوی اجساد و مفقودین و ....!!!!

پ.ن: ندارد!!! کلام از این واضحتر؟!


  • یک ایرانی


یک محله داریم ...!

بعد از تهدید بسیار جدی ام در زمینه از کار بیکار کردن کارگر پاکستانی و بی انصاف فضای سبز محله مان بخاطر هدر دادن بی حد و اندازه آب و بی توجهی به تذکرات پی در پی من و دیگران در این خصوص

و بعد از اینکه به هر دری زدم تا کارگر را درستش کنم(!) و راه بجایی نبردم

و باز هم بعد از اینکه به خودم قول دادم اگر نتوانم این ماجرای هدر رفت آب را توسط این خدانشناس درست کنم، حتما اسمم را عوض می کنم، مدتی بود دنبال یک اسم جدید برای خودم می گشتم که ........................!

امروز دیدم کارگر جدیدی در فضای سبز محله مان مشغول به کار شده که فعلا خیلی حواسش جمع کارش است و از آن مهمتر، آب هدر نمی دهد!!!

بنابراین اسم عوض کردن من، کنسل شد خدا را شکر!

پ.ن: خوشحالم نه بابت اسم، بلکه بخاطر آب ......

:)


  • یک ایرانی


یک محله داریم ...!

پارکهای بدون دخانیاتش، پاتوق سیگاریهایی است که مطمئن نیستم بخاطر بیسوادی نمی توانند تابلو "استعمال دخانیات ممنوع!" را بخوانند؟

یا با خودشان و شهروندان و هم محله ای های حاضر در پارک دشمنند؟

و یا با شهرداری محترم که پارک بدون دخانیات برایشان درست کرده تا از دست کم در حین فراغت، از آسیب به خودشان و دیگران دست بردارند، لجبازی می کنند؟! .... 


توضیح نوشت: "یک اداره داریم ...!" از این پس در ابعاد وسیعتری در " اینجا ایران است ...!" به فعالیت خواهد پرداخت.


  • یک ایرانی