اینجا ایران است ...!

از همین دور و برها ...!

اینجا ایران است ...!

از همین دور و برها ...!

اینجا ایران است ...!

چشمها را باید شست ... جور دیگر باید دید ...
جور دیگر باید زیست!!!

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۶/۳۰
    98
  • ۹۸/۰۶/۲۸
    97
  • ۹۷/۱۲/۰۸
    96
  • ۹۷/۱۱/۲۹
    95
  • ۹۷/۱۱/۲۵
    94
  • ۹۷/۱۱/۱۷
    93
  • ۹۷/۱۱/۱۶
    92
  • ۹۷/۱۱/۱۵
    91
  • ۹۷/۱۱/۰۸
    90
  • ۹۷/۱۱/۰۸
    89
آخرین نظرات
  • ۳۰ شهریور ۹۸، ۱۰:۵۶ - 00:00 :.
    :(
  • ۲۸ شهریور ۹۸، ۱۱:۰۴ - 00:00 :.
    :)
  • ۹ اسفند ۹۷، ۲۱:۰۰ - 00:00 :.
    :/
  • ۲۵ بهمن ۹۷، ۱۸:۱۲ - 00:00 :.
    :/

۵۰ مطلب با موضوع «خدمت» ثبت شده است

 

یک فوق لیسانس کارگردانی تئاتر داریم ...!

فعالیتی که ندارد هییییچ اما اوج ​فعالیت تئاتری اش در خلال زندگی روزمره، برنامه ریزی برای ترتیب یک س.ک.س چت با هر طرفداری است که بیش از حد معمول به تحصیلات او ابراز علاقه کند!!!!

 

پ.ن: از منبع بسیار موثق شنیده ام که می گویم! اسم جناب هنرمند هم محفوظ است! 8-/

 

  • یک ایرانی


یک تونل شهری داریم ...

برای احداث آن، کلی درخت از یکی از قدیمی ترین بوستانهای تهران را خشکاندند تا با کوتاه کردن دست درختان از زندگی آدمها، به اصطلاح خودشان ، پای رفاه و آسایش بیشتر را به زندگی مردم باز کنند...

پ.ن: به اصطلاح خودشان تعدادی از درختهای مانده در مسیر تونل را با ماشینهای مخصوص، جابجا کردند اما همه درختهای جابجا شده ، خشک شدند..


  • یک ایرانی


یک شرکت آب و فاضلاب داریم ...

بعد از گذشت ساااالها عاقبت قرار است طرح جمع آوری فاضلاب شهری را اجرایی کند. در این راستا از هر خانوار مبلغ حدود چهار میلیون تومان ناقابل گرفته است تا پس از اجرای کانالهای مشخص، وارد فازهای بعدی این عملیات شود. در این میان مالکانی هم بوده اند که یا توان پرداخت مبلغ تعیین شده را نداشته و یا در پرداخت مبلغ، تاخیر داشته اند.

نتیجه این اتفاق، احداث کانال مقابل خانه هایی است که مالکشان پول مورد نظر را پرداخت کرده و بقیه خانه های بدهکار فعلا از همین کانال بدوی، نصیبی ندارند. اینکه تکلیف اجرای این پروژه که به اصطلاح "سراسری" هم هست چه میشود، فقط خداوند میداند و مسئولان ذیربط!

آیا این پروژه هم به دیگر پروژه های پول از مردم استانده (!) نیمه تمام اضافه خواهد شد؟!



  • یک ایرانی


یک شهرداری داریم...

سه سال مدام در زمان تعیین بودجه، یک پروژه دم دستی تکمیل شده را بعنوان یک پروژه در دست اجرا در لیست دیگر پروژه هایش میگذارد که بتواند بابت آن چند صد میلیون، بودجه بیشتری بگیرد! 

پ.ن: از نزدیک در جریان بوده و دیده ام که می گویم.

  • یک ایرانی


یک شاکی حقوقی داریم ...

صبح اول وقت برای گرفتن حق و حقوقش میرود دادگاه و بی توجه به دهها نفر آدمی که خیلی زودتر از او و حتی کارکنان دادگاه آمده اند و در انتظار روشن شدن دستگاه نوبتدهی و گرفتن نوبت هستند، به محض روشن شدن دستگاه نوبت میگیرد و کاری به اعتراض دیگر منتظران ندارد!

آخر دوست عزیز، جناب، محترم، آقاااا که دنبال حق و حقوق خودت هستی؛ آیا این حق است که اعاده حقوق شما به قیمت پایمال شدن حقوق دیگرانی که شبیه به خودت، دنبال حقوق از دست رفته شان هستند، تمام شود؟!

پ.ن: از ریز شدن روی این مسئله که این اتفاق در جایی که داعیه دفاع از حقوق مردم دارد رخ داده است ، گذشتم اما شما این موضوع را درشت ببینید!!


  • یک ایرانی


یک بیمارستان معروف داریم ...

ساعت ۲۱  به بعد هر کس به آنجا مراجعه کند، به تجویز پزشک اورژانس و پس از  به اصطلاح بررسی چند دقیقه ای ، حتماااا در CCU بستری میشود و فردا یا پس فردایش حتمااا باید با آنژیوگرافی درمان شود وگرنه امورات بیمارستان نمیگذرد!

بعد از آنژیو، هم معمولا اعلام میکنند: "رگهای اصلی باز بود ، مویرگها گرفته بود که با آنژیو نمیشود کاری کرد اما لطفا کمی بیشتر مراقب باشید."

پ.ن: o_O 

  • یک ایرانی


یک ناوگان حمل و نقل عمومی بنام مترو داریم...

انوااااع لوازم آرایشی بهداشتی با بهههههترین برندها

انوااااع پوشاک و لباس زیر زنانه و مردانه با بهههههترین کیفیت

انوااااع اغذیه با بههههترین طعم و مزه

انوااااع وسایل برقی دم دستی با بههههترین مارکهای خارجی 

و

انواااااع هرچیزی که فکرش را بکنید با بههههترین و دست اول ترین نشانه های تجاری را با کممممممترین قیمت به شما عرضه میکند!!! مدیونید اگر فکر کنید این تبلیغات، خالیبندی است!!!

پ.ن: جل الخالق! O_o


  • یک ایرانی

یک بابا جان بازنشسته داریم ...!
هر سال زمستان مخصوصا در روزهای بارندگی، هر مامور برق و گاز و آبی که برای دیدن کنتور ، زنگ در خانه را بزند، بابا جان به استقبالش می رود و او را تعارف به چای داغ میکند! حالا درست است که هیچ مامور وظیفه شناسی برای چای خوردن و گرم شدن ، داخل خانه نمی آید اما این مهربانی دلش را که گرم می کند؛ نمی کند؟!

  • یک ایرانی


یک دستگاه قضایی داریم ... !

برای اقدام به گرفتن حق و حقوق چندماه عقب افتاده ات از یک حق خور مال مردم خور ، باید ابتدا جیب همین دستگاه قضایی را پر کنی،؛ شاید که در این اوضاع بلبشو، فرجی در احقاق حقت حاصل شود!

پ.ن: اللهم خلصنا من جیب بر بظاهر قانونی !!!


  • یک ایرانی


یک درمانگاه داریم...!

سه دکتر عمومی اش در ۳ شیفت مختلف طی دو شبانه روز، تجویزهای دارویی کاملا متفاوتی برای یک نوع بیماری داشته اند که هنوز هیچکدام در بهبود بیماری یا علایم آن، افاقه نکرده!

پ.ن: اللهم خودت اشف کل مریض!



  • یک ایرانی