اینجا ایران است ...!

از همین دور و برها ...!

اینجا ایران است ...!

از همین دور و برها ...!

اینجا ایران است ...!

چشمها را باید شست ... جور دیگر باید دید ...
جور دیگر باید زیست!!!

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۶/۳۰
    98
  • ۹۸/۰۶/۲۸
    97
  • ۹۷/۱۲/۰۸
    96
  • ۹۷/۱۱/۲۹
    95
  • ۹۷/۱۱/۲۵
    94
  • ۹۷/۱۱/۱۷
    93
  • ۹۷/۱۱/۱۶
    92
  • ۹۷/۱۱/۱۵
    91
  • ۹۷/۱۱/۰۸
    90
  • ۹۷/۱۱/۰۸
    89
آخرین نظرات
  • ۳۰ شهریور ۹۸، ۱۰:۵۶ - 00:00 :.
    :(
  • ۲۸ شهریور ۹۸، ۱۱:۰۴ - 00:00 :.
    :)
  • ۹ اسفند ۹۷، ۲۱:۰۰ - 00:00 :.
    :/
  • ۲۵ بهمن ۹۷، ۱۸:۱۲ - 00:00 :.
    :/

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عکسهای من» ثبت شده است


یک اداره داریم ...!
خدا جان می بینی؟‍! این تصویری که بصورت سراسری روی دسکتاپهای سازمان قرار گرفته، نشان می هد که چرا من از انجام کار ارباب رجوعهای بینوا مدام در می مانم!!!
پس لطفا عنایتت را به من بیشتر کن که اینقدر بخاطر رفع و رجوع خواسته های خودم، نگاهم به بالا نباشد و آن پایینترها/ آنجاهایی که ارباب رجوعها منتظر حرکت من برای حل مشکلشان هستند را هم ببینم!

پ.ن: ممنون خدا جان! :)


  • یک ایرانی


یک اداره داریم ...!
همکاران پیشنهاد کردند از این جمله زیبا را که روی یکی از بنرهای مستقر در اداره و در مسیر رییس اتاق آنطرفی نصب شده، روی تابلوهای کوچک زرکوب (!) و به تمامی روسا و مدیران ادارات سازمان مان تقدیم کنند!
پ.ن: امیدوارم همه ما به این جمله گهر بار از کریم آل طه (ع) تاسی داشته باشیم...


  • یک ایرانی


یک اداره داریم ...!
از کمترین و دردسترس ترین امکانات استفاده کنیم؛ برای تغییر فضای خشک، تیره و خسته کننده اداری ...!
پ.ن: بطری جوهر خودنویسی که بعد از خالی شدن، با چسباندن شکوفه های کاغذی رویش، تبدیل به گلدان شیشه ای کوچکی شده که دیدن سبزی گلهایش میان آنهمه روزمرگی خسته کننده، حال آدم را خوب می کند - میز من!



  • یک ایرانی


یک اداره داریم ...!
تعداد کارکنان معلول سازمان ما و شاید سازمان شما، آنقدر نیست که پوشش دادن تردد امنشان به محل کار نیازمند تعداد زیادی وسیله نقلیه باشد؛ شاید تنها یک "وَن" این ایمنی در تردد را برایشان تامین کند. کاش می شد کمی امن تر به اداره بیایند؛ معلولانی که به هر دلیلی در چند سال اخیر جذب سازمان شده اند ...
پ.ن: این تصویرِ کنار بزرگراهی، دلیلی برای اثبات نگرانی های من در پست قبلی است که در خصوص معلولان فعال در سازمانمان  نوشته بودم. تصویری از همکار نابینایم کنار بزرگراه ...


  • یک ایرانی


یک اداره داریم ...!
این گونه فرهنگسازی های محیطی اش را خیلی دوست دارم؛ شاید چون تلنگری است برای خودسازی ...



  • یک ایرانی