اینجا ایران است ...!

از همین دور و برها ...!

اینجا ایران است ...!

از همین دور و برها ...!

اینجا ایران است ...!

چشمها را باید شست ... جور دیگر باید دید ...
جور دیگر باید زیست!!!

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۶/۳۰
    98
  • ۹۸/۰۶/۲۸
    97
  • ۹۷/۱۲/۰۸
    96
  • ۹۷/۱۱/۲۹
    95
  • ۹۷/۱۱/۲۵
    94
  • ۹۷/۱۱/۱۷
    93
  • ۹۷/۱۱/۱۶
    92
  • ۹۷/۱۱/۱۵
    91
  • ۹۷/۱۱/۰۸
    90
  • ۹۷/۱۱/۰۸
    89
آخرین نظرات
  • ۳۰ شهریور ۹۸، ۱۰:۵۶ - 00:00 :.
    :(
  • ۲۸ شهریور ۹۸، ۱۱:۰۴ - 00:00 :.
    :)
  • ۹ اسفند ۹۷، ۲۱:۰۰ - 00:00 :.
    :/
  • ۲۵ بهمن ۹۷، ۱۸:۱۲ - 00:00 :.
    :/

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسجد» ثبت شده است


یک مسجد محله داریم ...!

حاج آقا امام جماعتش روی دستش خالکوبی دارد!!! ما ندیده ایم ها؛ اهالی محله می گویند!

و اتفاقا آنهایی که این حاج آقا را ندیده اند، با شنیدن وصف خالکوبی پشت دستش، برای یک بار هم که شده، می روند مسجد تا از نزدیک ببینند!!!

پ.ن: بحق چیزهای ندیده اما شنیده!


  • یک ایرانی